حقایقی کمتر شنیده شده درباره اقتصاد ونزوئلا
تاریخ انتشار: ۱۵ خرداد ۱۳۹۸ | کد خبر: ۲۳۹۷۹۵۵۶
طی سالیان گذشته، فساد و سیاستهای شکست خوردهی دولت ونزوئلا، اقصاد این کشور را به فروپاشی کشانده، مسألهای که باعث تخریب زیرساختها و فقیر شدن میلیونها ونزوئلایی شده است.
خاموشیهای سراسری، تورم شدید، کمبود غذا و بیماری، مشکلاتی هستند که به دنبال این شرایط گریبانگیر مردم ونزوئلا شده. نشریهی نیویورک تایمز اخیراً بحران ونزوئلا را وخیمترین بحرانی دانسته که دنیا، در دوران خارج از جنگ، تا به حال به خود دیده.
بیشتر بخوانید:
اخباری که در وبسایت منتشر نمیشوند!
با وجود آنکه کشورهای متعددی در دنیا از جمله ایالات متحده، خوان گوایدو، رهبر مخالفان، را به عنوان رئیس دولت قانونی ونزوئلا به رسمیت میشناسند، اما نیکولاس مادورو هنوز رئیس جمهور این کشور است.
صادرات و واردات کالاها در کشور ونزوئلا کاهش چشمگیری داشته و این مسأله باعث شده اقتصادی که روزگاری قدرتمندترین در آمریکای لاتین محسوب میشد حالا تحت فشار شدیدی قرار گیرد.
در ادامه به حقایقی دربارهی اقتصاد کشور ونزوئلا خواهیم پرداخت.
۱- امسال ممکن است تورم ونزوئلا به ۱۰ میلیون درصد برسد
کارشناسان تخمین میزنند در سال ۲۰۱۹، تورم در ونزوئلا به ۱۰ میلیون درصد برسد. این بدان معنی است که محصولی که در دورانی، قیمت آن معادل یک دلار بود، حالا معادل ۱۰ میلیون دلار خواهد بود. در شرایط حاضر، درآمد ماهانهی بسیاری از ونزوئلاییها برای خرید یک گالن شیر هم کافی نیست.
۲- ونزوئلا بزرگترین ذخایر نفتی دنیا را دارد، اما میزان تولید آن ۲/۳ برابر کمتر از میزان تولیدش در دههی ۱۹۷۰ شده
ونزوئلا شاید بیشتر از هر کشور دیگری ذخایر نفتی داشته باشد، اما این روزها تولیدات نفتی آن به میزان نسبتاً پایینی رسیده. در دههی ۱۹۷۰ میلادی، روزانه ۳/۵ میلیون بشکه نفت در ونزوئلا تولید میشد، در حالی که تولیدات آن حالا به حدود ۱/۵ میلیون بشکه در روز رسیده. بخشی از کاهشی که در تولید نفت ونزوئلا رخ داده به دلیل ناکارآمدی هوگو چاوز و مادورو، رئیس جمهورهای قبلی و فعلی ونزوئلا، در ادارهی صنعت نفتی این کشور است.
۳- ونزوئلا زمانی ثروتمندترین کشور آمریکای جنوبی بود
از سال ۱۹۵۸ تا دههی ۱۹۸۰ که یک حکومت دموکراتیک در این کشور بر سر کار بود، در بیشتر این دوره، ونزوئلا ثروتمندترین کشور در سرتاسر آمریکای جنوبی بود. سقوط قیمت نفت در دههی ۱۹۸۰ و سیاستهای ناموفق اقتصادی ونزوئلا، به برتری اقتصادی این کشور در منطقه پایان داد.
۴- در دورهی شش سالهی ریاست جمهوری مادورو، ۲۶ بار به دستور او حداقل دستمزد در ونزوئلا افزایش یافته
در تلاشی تقریباً بیهوده برای جلوگیری از رسیدن ونزوئلاییها به فقر مطلق، مادورو گهگاه حداقل دستمزد در این کشور را افزایش داده. در ژوئن سال جاری میلادی، به دستور او، حداقل حقوق ماهیانه از ۴،۵۰۰ بولیوار ساورن (ارز ملی ونزوئلا) به ۱۸،۰۰۰ بولیوار ساورن افزایش یافت که افزایشی ۳۰۰ درصدی محسوب میشود.
۵- کارشناسان قیمت یک رول دستمال توالت در ونزوئلا در سال ۲۰۱۸ را ۲/۶ میلیون بولیوار ساورن تخمین زدند
به تخمین کارشناسان، یک رول دستمال توالت در سال ۲۰۱۸ در ونزوئلا ۲/۶ میلیون بولیوار ساورن قیمت داشت.
در زمان این تخمین، یعنی در اواسط سال ۲۰۱۸، تورم در ونزوئلا حدود یک میلیون درصد بود. همان یک رول دستمال کاغذی ۲/۶ میلیون بولیوار ساورنی، بر اساس دلار آمریکا، ۴۰ سنت قیمت داشت.
۶- نرخ بیکاری در ونزوئلا ۴۴ درصد تخمین زده شده
کارشناسان تخمین میزنند نرخ بیکاری در ونزوئلا در سال جاری میلادی، ۴۴ درصد را رد خواهد کرد و احتمالاً سال آینده به ۵۰ درصد خواهد رسید. با این حال، دولت ونزوئلا از بعد از سال ۲۰۱۶، هیچ آمار رسمیای از نرخ بیکاری در این کشور اعلام نکرده. در سال ۲۰۱۶، نرخ بیکاری در کشور ونزوئلا ۷/۳ درصد اعلام شده بود.
۷- امسال ممکن است خروجی اقتصادی ونزوئلا ۲۵ درصد کاهش پیدا کند که این بدترین عملکرد اقتصادی رخ داده در میان تمامی کشورهای دنیا از زمان جنگ داخلی لیبی است
تولید، کشاورزی و صادرات در ونزوئلا به قدری کاهش یافته که ممکن است امسال خروجی این کشور یک چهارم کاهش پیدا کند. از زمان وقوع جنگ داخلی در لیبی در سال ۲۰۱۴، این بدترین عملکرد در میان تمامی کشورهای دنیا محسوب میشود و تقریباً بدترین رکودی است که هر کشوری در دوران خارج از جنگ، تا به حال تجربه کرده.
۸- از سال ۲۰۱۷، نزدیک به ۹۵ درصد از درآمد حاصل از صادرات در ونزوئلا، از طریق تولیدات نفتی به دست آمده
در سالهای اخیر، ونزوئلا جز نفت تقریباً چیز دیگری صادر نکرده. حدود نیمی از درآمد سالانهی دولت ونزوئلا از طریق صادرات نفتی تأمین میشود.
منبع: روزیاتو
منبع: اکوفارس
درخواست حذف خبر:
«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را بهطور اتوماتیک از وبسایت ecofars.com دریافت کردهاست، لذا منبع این خبر، وبسایت «اکوفارس» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۲۳۹۷۹۵۵۶ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتیکه در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.
با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.
خبر بعدی:
دهه ۹۰؛ دههی «رکود، عبرت، تجربه»
خبرگزاری تسنیم قرار است در پروندهی «دههی رکود، عبرت، تجربه» به تفصیل و در گفتگو با صاحبنظران و کارشناسان به بررسی وضعیت اقتصاد ایران در دههی ۹۰، دلایل و ریشه های افول اقتصاد در این دهه و راهحلهای جبران این خسارت در سالهای پیش رو بپردازد. - اخبار اقتصادی -
گروه اقتصادی خبرگزاری تسنیم-
وقتی میان فعالان اقتصادی از دههی 1390 شمسی سخن به میان میآید، تصویر یک دهه «عقبماندگی»، «تعطیل نسبی مسائل اقتصادی» و «انباشت چالشهای اقتصادی» در ذهنهایشان نقش میبندد و زمانی که میخواهند در موردش صحبت کنند، هر یک از زاویهای آسیبهای این دهه را بر میشمرند: از وضعیت نامناسب شاخصهای کلان اقتصاد تا رکود در کسبوکارهای خرد و کلان، از آسیبهای تشدید تحریمها تا انفعال دولتها در برابر تحریم و بیتوجهی به برنامهها و سیاستهای «خنثیکردن اثر تحریمها».
تاجران زبده و پژوهشگران اقتصاد بینالملل نیز از «شرطیکردن اقتصاد» نسبت به مذاکره با غرب میگویند و بیتوجهی به سیاست اصولی «ترجیح شرق به غرب»؛ آن هم درست در دههای که قدرت اقتصادی در حال انتقال از غرب به شرق بود. دههی 1390 چه بود و چه مختصاتی داشت؟ آن دوران تمام شده یا دههی جدید، دههی 1390 جدیدی است!؟
افول شاخصهای کلانمیانگین رشد اقتصادی دههی 1360 -با وجود آثار انقلاب و مشکلات ناشی از جنگ تحمیلی- برابر با 4.3 درصد بود. این شاخص در دههی 1370 برابر با 3.1 درصد و در دههی 1380 برابر با 4.4 درصد بود. میانگین رشد اقتصادی پس از انقلاب (از 1360 تا پیش از آغاز دههی 1390) نیز برابر با 3.9 درصد بود. این در حالی است که میانگین رشد اقتصادی در دههی 1390 به 0.9 درصد کاهش یافت.
درآمد ملی سرانه که در سال 1390 برابر با 8.1 میلیون تومان بود در سالهای پس از آن کاهش یافت؛ تا جایی که میانگین درآمد سرانه در این دهه به 7.4 میلیون تومان (به قیمت ثابت سال 1390) رسید. فقر مطلق که از 46.8 درصد در سال 1989 میلادی (تقریباً معادل سال 1368؛ سال پایانی جمگ تحمیلی) به 12.3 درصد در سال 2011 میلادی (تقریباً معادل سال 1390 شمسی) رسیده بود، در دههی تعطیل اقتصاد ایران دوباره افزایش یافت و به 21.9 درصد در سال 2020 میلادی (تقریباً معادل 1399 شمسی) رسید؛ به عبارت دیگر قدرت خرید عموم مردم در این دهه آب رفت و فقر مطلق نیز تقریباً دو برابر شد.
تحریم و انفعالدر تحلیل دههی 1390 نمیتوان از نقش تحریمها غافل شد؛ تشدید تحریمهای ظالمانه از ابتدای دههی 1390 به این سو حتماً به اقتصاد ایران آسیب زد اما انفعال سیاستگذار در برابر تحریمها نیز نقش تعیینکنندهای در نتیجه -یعنی افول شاخصهای کلان اقتصادی- داشت.
کاهش وابستگی اقتصاد به نفت در دههی 1390، نه یک سیاست مطلوب سیاستگذار بلکه همواره اجبار بود. از دل همین اجبار بود که کلانایدهی «مذاکره برای رفع تحریمها» و «رفعتحریم به مثابه حل همهی مشکلات از آب خوردن تا بهبود شاخصهای کلان اقتصادی» زاییده شد.
سیاستمدارِ عادتکرده به زیستِ نفتی که نظم آمریکایی جهان را نیز پذیرفته بود، حتی بهزور هم حاضر به ترک اعتیاد اقتصاد ایران به نفت نبود. میخواست دوباره ذیل نظم آمریکایی، نفت بفروشد و گرد و غبار ضعف کارآمدی مدیریت و سیاستهای اقتصادیاش را زیر فرش درآمد نفتی پنهان کند. «برجام» را تجربه کرد و با خروج آمریکا از برجام، سرش به سنگ خورد. از این منظر، دههی 1390 را باید دههی تجربه و عبرت نیز نامید. سیاستمدار در این دهه، عملاً اقدام جدیای برای درمان عیوب ساختاری اقتصاد ایران از جمله تصدیگری افراطی دولت، بودجهبندی معیوب و نامتوازن، وجود هزینههای زائد و مسرفانه و ... نکرد.
تغییر نظم بینالمللاز دیگر ویژگیهای مهم دههی 1390 نیز سرعت گرفتن تغییر نظم بینالمللی بود. در این دهه قدرت اقتصادی به مرور از غرب به شرق -بهطور خاص آسیا- منتقل شد. در سال 2011 تولید ناخالص داخلی آمریکا (بر اساس دلار برابری قدرت خرید) معادل 15600 میلیارد دلار و تولید ناخالص داخلی چین برابر با 13740 میلیارد دلار بود. در سال 2017 ورق برگشت و اقتصاد چین از اقتصاد آمریکا بزرگتر شد. تولید ناخالص داخلی چین در 2024 برابر با 35290 میلیارد دلار است در حالی که این شاخص برای اقتصاد آمریکا برابر با 28780 میلیارد دلار است. رشد اقتصادی هند و سایر اقتصادهای نوظهور آسیایی نیز مشابه بود.
در میانهی این تغییر نظم مهم در دههی 1390، دولت در ایران عملاً روابط اقتصادی با شرق را از اولویت خارج کرد و تمام تخممرغهایش را در سبد مذاکره با غرب برای رفع تحریمها گذاشت. رای آوردن ترامپ در ایالات متحده، قدرت گرفتن بنسلمان در عربستان، کرونا و سقوط قیمت نفت را نیز باید به لیست اتفاقات شاخص این دهه اضافه کرد.
درسهایی برای آیندهخلاصه اینکه در دههی 1390 یک دهه «رکود»، انباشت چالشهای اقتصادی و تعطیل نسبی مسائل اقتصادی را شاهد بودیم. در عمل دولتها در اقتصاد داخلی، اصلاح «عیوب ساختاری» را بهتعویق انداختند و در نسبت اقتصاد ملی با دنیای خارج، بدون توجه به تغییر نظم بینالملل تمام تخممرغها را در سبد مذاکره با غرب برای «رفع تحریم» گذاشتند و استراتژی «خنثیسازی اثر تحریم» را کنار گذاشتند؛ در حالی که در ابتدای دهه، با ابلاغ «سیاستهای کلی اقتصاد مقاومتی» راهها نشان داده شده بود و در انتهای دهه نیز در «بخش اقتصادی بیانیهی گام دوم»، مجدداً بر آنها تاکید شد. در واقع سیاستگذار در این دهه دست به «تجربه»ای خارج از سیاستهای کلی نظام زد و درس «عبرت»ی برای دهههای پیش رو شد.
حال آیا ما از تجربههای دههی 1390 درس خواهیم گرفت!؟ گروه اقتصادی خبرگزاری تسنیم قرار است در پروندهی «دههی رکود، عبرت، تجربه» به تفصیل و در گفتگو با صاحبنظران و کارشناسان به بررسی وضعیت اقتصاد ایران در دههی 90، دلایل و ریشه های افول اقتصاد در این دهه و راهحلهای جبران این خسارت در سالهای پیش رو بپردازد.
انتهای پیام/